چند تا عکس تو خونه ی مامان مرضیه جوووووووووووووونی
سلام به همه ی دوستای خوبم
فکر کنم اگه یه مسابقه بذاریم واسه ی شناسایی تنبل ترین مامان دنیا حتماً من رتبه ی اول و کسب میکنم
آخه این عکسایی که میخوام بذارم واسه تاریخ 26 تیره و الان 11 مردادیم
ما بهمراه بابا یاسر و مامان مرضیه . خاله ساره 28 تیر رفتیم اصفهان خونه ی خاله عاطفه دوست مامانیم که قبلاً معرفیش کرده بودماااااااااااااااااا، تازه بعدشم با دایی میثم و مهدی یار که اونم تازگیها شده ای کی و سان رفتیم پارک ارم مامانیم هم تو عکس انداختن کلی زرنگه ولی ........................
اما همینجا من ازش قول میگیرم که دیگه عکسامو با این همه تأخیر نذاره خوب آخه خودش میگه اینارو داره واسه من یادگاری مینویسه پس هر مطلب و خاطره ای رو باید به وقتش نوشت مادر من تا اتفاقی فراموش نشه و از قلم نیفته یاد گرفتی مامان عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجا مامان مرضیه روی مبل نشستن و پارسا داره باهاشون صحبت میکنه
حالا نوبت گوش دادن به صحبتای مامان مرضیه ی مهربون
پایان جلسه
وامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
امان از وقتی که سوار رورؤکت هستی باید خیلی مراقبت باشیم تا چیزی رو بهم نریزی چون به سرعت باد خودت به هم جا میرسونی شیطووووووووووون مامان
خرابکار مامان
وقتی هم که از دنبالت دویدن و مراقبت بودن خسته میشیم اینجوری سرعتتو مهار میکنیم
یذره تحمل میکنی و دنبال چیزی میگردی تا بهش دست بزنی خودتو سرگرم کنی
و
وقتی که میبینه واقعاًگیر افتاده و دستش برای هر گونه خرابکاری بستست شروع میکنه به بحث منطقی کردن
تا بعععععععععععععععععععد