این روزهای خانواده ی ما
سلام به همه ی دوستان خوب و عزیزمون
خوش میگذره تو این پاییز زمستونی؟خوب شد ما رفتیم برای پارسا لباس گرم خریدیماااااااااا
ما هم خوبیم و حساااااااااابی این روزها سرمان شلوغ است هم از لحاظ کاری هم فکری هم .............خلاصه اینکه این ماه ماه پر مشغله ای شده برامون و بر عکس پارسا هم بسیار بد قلق و بهانه گیرهمچنان غر میزند و دائم بهانه های جورواجور و کما فی سابق آویزان به پاچه های من
حسابی برای خودش فرمانروایی میکند هر چیزی که میخواهد جیغ میزند،نمیخواهد جیغ میزند، خوابش می آید گریه میکند،خوابش نمی آید گریه میکند،گرسنه است گریه میکند،سیر است گریه میکند،وقتی از ماشین برای کاری پیاده میشویم گریه میکند که دیگه سوار ماشین نشویم
ولللللللللللللللللللللللی پسرکم به هیچ چیزی دست نمیزند و اصلاً اهل خرابکاری نیست بشدت محبتش را بروز میدهد و اگر دقایقی از من دور باشد چنان محکم لبهایش را بصورتم میمالد که من را تا آسمان هفتم میبرد،بسیار محتاط است و اگر چیزی رو یک بار تجربه کنه دیگه برای بار دوم اشتباه نمیکنهسمت لیوان چای،قابلمه غذا و شومینه نمیرود و بمحض اینکه بگویم داغ است یا دست نههههههههههههههه امکان نداره به سمت اون شیء بره حتی اگه ببری سمتش دستش رو جمع میکنه سرش رو به علامت نه تکون میدهعاشق بازی کردن است و چنان برایت ذوق میکند ومیخندد و که دلت نمی آید از پیشش بلند شوی ولی اگه بلند شی آنقدر غر میزند و آویزانت میشود که خنده هایش یادت میرود و بد بودن قضیه اینجاست که با هیچ کسی بغیر از من و پدرش بازی نمیکند و تازگیها برای چند دقیقه بیشتر پیش کسی نمی ماند
در راستای عدم توجهش به کتاب خوانی به توصیه استاد صاحب نظری تأکیدی روی کتاب خواندنش ندارم و آزاد است تا خودش با کتابهایش بازی کند که خودش معضلی شده در این ایام پر مشغله
و
و
وبه چند دقیقه ای نمیرسد که بنده را به جمع کردن کتابها مفتخر میکنند و میروند دنبال کارشان
تازگیها مدل جدید برای نشستنت پیدا کرده ای
اینهم قهر کردن پارسا خان(وروجکمان همچنان از عکس انداختن فراری است،قهرش هم بدلیل عکس انداختنمان است)
وبرای غذا خوردنشان هم چند روزی است که از صندلی غذا استفاده نمیکنند و روی کامیونشان مینشینند و با لاک پشت محبوبشان بازی میکنند ،روشنش میکند و با آهنگهایش دست میزند و میخواند
و
وفعلاً عاشق لاک پشتش است و راه رفتن با واکرش
وروجک روزی قریب به پنجاه بار طول خانه را با واکرش متر میکند
-ما تقریباً 70 روز است که تلویزیون خانه ی مان را خاموش نگه داشته ایم و پارسا تمام دی وی دی ها یش را فقط گوش میدهد و گاهی آهنگهای موتسارت را،خودمان که کاملاً به ندیدن تی وی عادت کرده ایم امیدوارم تأثیر ملموسی روی پارسا داشته باشد و همه چیز همانگونه که دوست داریم و برایش تلاش میکنیم پیش برود
-پارسا را براس کلاسهای دی ماه کارگاه بازی و رشد کودک بادبادک رزرو کردم البته خانومی که باهاشون تلفنی صحبت کردم معتقد بودند که اگر بعد از عید ببرم کلاسها برای پارسا خیلی مؤثر تره، آذر ماه حضوری میرم بادبادک و تصمیمو بگیرم.
آش دندونی پارسا جانمان را هم پنج شنبه پختیم(ادامه ی مطلب)
تا بعدددددددددددددددددددددددددددددددد
چون شب مامانم عروسی یکی از اقوام دعوت بودند و منهم دست تنها بودم آشها رو برای عمه ها و عموهای پارسا فرستادیم درب منازلشان (من میخواستم کلاً از پختنش هم صرف نظر کنم ولی مامانم نذاشت و خودش زحمت پختنشو کشید)
هول هولی چند تا کارت خریدیم و چند تا از عکسهای پارسا رو روش چسباندیم و شعری نوشتیم و برایشان فرستادیم
و